دروازه آهنی قلعه، صف مشتریها، مامور جلوی در، جویهای پرلجن، پاسگاه قلعه، بوهای لخت تنهای متعفن، پیرزنی که در گوشهای افتاده و اینکه: "سربالاکنی، تصویرها، گُله به گُله، گَلههای پراکنده خانمها، جلوِ درهای چهارطاق، دودو چشمها، بوی خفه بزکها، ماتیک لبها، جگر روی آتش: جلز و ولز." به روایت محمود زند مقدم، شهرنو دو خیابان اصلی داشته است. هر دو بنبست و به موازات یکدیگر: خیابان حاج عبدالمحمود و خیابان قوام دفتر. هر دو خاکی و پیله پیله و پرچروک. با چندین و چند خانه و دکان: جگرکی، تصنیففروشی، کافه و آرایشگاه؛ و هم چندین کوچه بنبست. محله شهرنو، مرکز تجمع تنفروشان، قاچاقچیان، معتادان، دلهدزدها و بچهدزدها بوده و در عین حال در اطراف آن دهها کافه و سینما و کاباره و تماشاخانه ازجمله کاباره شکوفه نو وجود داشته است.
فرهنگ و هنر - BBC فارسی - شهر نو؛ روایتی دیگر از زنان تنفروش Sunday, December 15, 2013 @ 9:37pm